دفتر دل

دوری !!!

قویترين زن جهان هم که باشي...
وقت هايي هست ...
که دستي بايد لمس ات کند...
تني ...
تنت را داغ کند...
و لبي...
طعم لبت را بچشد ...
مستقل ترين زن جهان هم که باشي...
وقت هايي هست...
که دلت پر ميزند براي کسي که برسد و بخواهد...
که آرام رانندگي کني ...
و شام ات را نخورده روي ميز نگذاري و بروي...
مسافرترين زن دنيا هم ...
دست خطي مي خواهد که بنويسد برايش...
" زود برگرد "...
طاقت دوري ات را ندارم...


!

  هِي لَـعنَتــــــــــــــــي

مُوَجّــه نيست روزهــــاي نَبـــودَنــَـت


اگر خداوند...

اگر خداوند ؛

یک روز آرزوی انسان را برآورده میکرد

من بی گمان

دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیز هرگز ندیدن مرا …

آنگاه نمیدانم براستی خداوند کدامیک را میپذیرفت !


بعضی وقتها !!!

بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی 

دلت بگیره ولی دلگیری نکنی

شاکی بشی ولی شکایت نکنی

گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن

خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری

خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری

خیلی هادلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی. . . 



یک عمـــــــــــــــــــر

 

گاهی عمر تلف میشود ؛
به پای یک احساس ....
گاهی احساس تلف میشود ؛
به پای عمر !

و چه عذابی میکشد ،
کسی که هم عمرش تلف میشود ؛
هم احساسش ...




لبخند !!!

یــک لبخنـــدم را بسته بندی کرده ام

برای روزی که اتفاقی تـــو را می بینم… 

آنقدر تمـــــــــیز میخندم

 

 

که به خوشبختــــی ام حســــادت کنـــی …

  و من در جیب هـــایــــم

 

 دست های خالـــی ام را فریب دهـــم

 که امن ترین جای دنیـــا را انتخاب کرده انــد …

 

 


+ نوشته شده در جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:لبخند , عکس های تنهایی , متن خنده , خنده دروغی , غمنامه , غم , اشک , جدایی , رهایی از قفس , درد , گریه, ساعت 23:53 توسط ساناز ♥ آرش |


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 15 صفحه بعد